سرویس ورزش مشرق - رقابتهای پارالمپیک کلید میخورد و ریو بار دیگر میزبان ورزشکاران از سراسر دنیا است، در این میان اما شاید خبری از هیاهوی تکان دهنده خبری نباشد و بسیاری از وب سایتهای معتبر خبری لینک مربوط به رقابتها را از صفحه اصلی خود برداشته و آن را به صفحه ای در زیرمجموعه خود منتقل کرده باشند.
با نگاهی به منابع معتبر خبری به راحتی می شود این تبعیض آشکار بین المپیک و پارالمپیک را مشاهده کرد. مثالهایی از این دست نیز وجود دارد که قابل تامل است، خبرگزاری رویترز تیم 25 نفری خود را از دهکده المپیک خارج کرده و تنها با 3 عکاس و دو خبرنگار در ریو باقی مانده است، خبرگزاری فرانسه نیز تعداد خبرنگاران خود را کاهش داده و برنامه مهم المپیک که با همکاری این خبرگزاری و فرانس 24 برگزار میشد دیگر قطع شده و گویا در این خبرگزاری بزرگ نیازی به پوشش خبری در پارالمپیک نیست.
این واقعه مهم ورزشی در خلا ایجاد نشده و وقتی به تاریخ برگزاری بازیهای پارالمپیک نگاه میکنیم به راحتی ردپای یک اراده جهانی برای معرفی انسانهایی با ارادهای آهنین مشخص میشود. انسان هایی که معلولیت و ناتوانی در وجود و روح بلندشان هیچ راهی ندارد و به رغم تمام توهینها، بی عدالتیها، تلخی ها و ناکامیهای کوچک و بزرگ در زندگی، نستوه و استوار میایستند و تصمیم به "زندگی" میگیرند.
گاردین به تاریخ 16 نوامبر 1993 در مقالهای با عنوان "المپیک برای همه انسانها" از مقامات وقت کمیته بین المللی المپیک میپرسد: جدا کردن دو بازی جهانی به نام المپیک و پارالمپیک خود نشان از تبعیض آشکار دارد، جرا باید این دو بازی بزرگ جهانی به صورت زمانی از هم جدا باشند؟ دهکده المپیک چرا همزمان برای همه انسانهای ورزشکار جا و فضای کافی ندارد؟ چرا باید همه بروند و نوبت به معلولین برسد؟ یا چرا باید اول المپیک برگزار شود؟ در میان این همه شعارهای زیبا و رنگارنگ، چرا بلیت پارالمپیک هرگز مثل بازیهای المپیک به فروش نمیرود؟ هزاران هزار انسان مدافع تساوی انسانها در سطوح مختلف، در زمان برگزاری پارالمپیک کجا هستند که نیروهای داوطلب انسانی در آن به نصف کاهش پیدا میکند؟ حامیان مالی همه می روند و کسی پاسخگو نیست؟ ایستگاههای تلویزیونی و رادیویی در آن زمان کجا هستند؟ چرا باید اینهمه بین مراسم افتتاحیه و اختتامیه المپیک و پارالمپیک فرق و تفاوت وجود داشته باشد؟
بدون تردید، پارالمپیک یک اتفاق بزرگ جهانی است که باید جدی گرفته شود، کشورهای مختلف جهان نیز کاروانهای خود را روانه این بازیها می کنند اما این همه وظیفه یک کشور نیست، آیا تاثیر پارالمپیک نباید در میان هر دو واقعه یعنی بازه زمانی 4 ساله، شبیه سازی شود؟ افراد دارای ناتوانی جسمی همگی از بخت حضور در تیمهای ملی ورزشی یک کشور برخوردار نیستند اما کم نیستند افراد معلولی که در سطح ایالتی، شهر و روستا و کشور خود به مقامهای بلند و رفیع ورزشی میرسند و البته خیلی ساده فراموش میشوند.
مشخص است که پارالمپیک فرصتی است برای فرهنگ سازی، تزریق امید در رگ انسانهایی که جز امید دارویی برای درمان دردهایشان ندارند و میخواهند زندگی کنند. در این میان باید دید کدم کشورها از این فرصت زیبای ورزشی، از این نمایش فوق العاده انسانی بیشترین استفاده را می برند.